یکی بود ، یکی نبود !
یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیچ کس نبود)
در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند…
حالا می فهم،
ما با قصه خواب نمی رفتیم.
همون اول هنگ می کردیم!!!
[ جمعه 92/8/3 ] [ 6:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
صفحه اصلی | عناوین مطالب | خوراک وبلاگ | قالب وبلاگ عاشقانه هاچهــ زخمـ هایـى بر دلمـــ خورد تا یاد گرفتمــــ … هیچـــ نوازشـى بى درد نیستـــــ … |
آخرین مطالبنویسندگانلینک دوستانپیوندهاسایت آوازکطراح قالب: آوازک |
یکی بود ، یکی نبود !یکی بود یکی نبود [ جمعه 92/8/3 ] [ 6:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
|
درباره وبلاگآرشیو ماهانهبرچسبهای وبشعر عاشقانه (3)
عکس عاشقانه (2)
اس ام اس عاشقانه (1)
لینک های ویژهدیگر امکاناتبازدید امروز: 761 بازدید دیروز: 28 کل بازدیدها: 247995 |
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |